آتنا گروپ سمت تاریک خوش بینی مداوم - آتنا گروپ

خوشبینی مداوم از نظر روانشناسی

پولیانا، داستان دختری یتیم با نگرش مثبت بی امان و بسیار مسری به زندگی، توسط النور اچ پورتر حدود یک قرن پیش نوشته شده است. همین مثبت اندیشی بی قید و شرط معادل مدرن خود را در جنبش خودیاری «مثبت اندیشی» می یابد که در رسانه های اجتماعی بسیار محبوب است.

اصل پولیانا چیست؟

پس از یتیم شدن، پولیانا مجبور شد با عمه تلخ و سختگیرش پولی زندگی کند. او که خوش‌بینی خود را رها نکرد، اصرار داشت فلسفه‌ای را که پدرش از کودکی به او آموخته بود به کار گیرد. این فلسفه این بود که او می تواند دنیای خود را متحول کند و فقط چیزهای مثبت را ببیند. بنابراین، پولیانا بدون اهمیت دادن به وضعیت ناخوشایندش، توانست با خوش بینی و عزم شادی با شرایط خود روبرو شود.

به همین ترتیب، این شخصیت ادبی تأثیر مهمی بر دیگران می گذاشت. دیر یا زود، شخصیت شاد دختر بر حریص ترین، بی تفاوت ترین و غمگین ترین شخصیت ها پیروز می شد. کتاب های النور اچ پورتر پیامی از پوزیتیویسم مطلق را منتقل می کرد. در نتیجه، این خوش بینی به الهام بخشیدن به چند روانشناس در دهه ۱۹۷۰ کمک کرد، مارگارت متلین و دیوید استنگ.

سه دلیل وجود دارد که پولیانا پولیانا نبود.

  1. پولیانا تشخیص داد که وضعیت بد است.
  2. او “بازی شاد” را برای کمک به دیگران بازی کرد.
  3. او برای کمک به بهبود وضعیت بد تلاش کرد.

پولیانا تشخیص داد که وضعیت بد است

اولاً، هرگز در داستان پولیانا تصور نمی‌کند که همه چیز عالی پیش خواهد رفت. او هرگز یک موقعیت منفی را نادیده نمی گیرد. برعکس، او موقعیت‌ها را همان‌طور که هستند تصدیق می‌کند و تلاش می‌کند تا جنبه‌ای از موقعیت ناخوشایند را پیدا کند تا از آن خوشحال باشد.

پولیانا به دیگران کمک کرد تا مثبت اندیش شوند

خوشبینی مداوم و مضررات آن

ثانیاً او به دیگران اهمیت می داد. پولیانا فقط از وجود مثبت خود لذت نمی برد و دیگران را نادیده نمی گرفت. برعکس، او رنج دیگران را تصدیق کرد.

او با آنها احساس همدردی می کرد. او با به اشتراک گذاشتن داستان زمانی که پدرش “بازی شاد” را به او آموزش داد، به آنها گفت که احساس آنها را درک کرده است. سپس او به آنها پیشنهادهایی داد که در زمان‌های سخت از چه چیزهایی می‌توانستند خوشحال شوند.

پولیانا برای کمک به بهبود شرایط بد تلاش کرد

مهمتر از همه، پولیانا بر اساس یافته های خوشحال کننده خود عمل کرد. وقتی با پسری آشنا شد که خانه نداشت، فقط به او پیشنهاد نکرد که به دنبال پوشش نقره‌ای ابر تیره‌اش بگردد. بلکه برای کمک به او سخت کار کرد. او از خاله‌اش، خانم‌های کلیسا و مرد بدخلق ثروتمندش خواست که از پسر مراقبت کنند.

به نظر من نباید پولیانا را اینقدر منفی تعریف کنیم. هرچند این فقط یک نام است. طرز فکر و اعمال ما، کاری که هر روز انجام می دهیم، حیاتی تر از آن چیزی است که اسمش را می گذاریم.

چه کسی اصل پولیانا را اعمال می کند؟

در مطالعه ای که در دهه ۱۹۸۰ انجام شد، متلین و استانگ نشان دادند که افرادی که سوگیری آشکار نسبت به مثبت اندیشی دارند، مدت بیشتری طول می کشد تا محرک های ناخوشایند و خطرناک اطراف خود را شناسایی کنند. به عبارت دیگر، آن طور که بسیاری می گویند، هیچ «کوری» نسبت به واقعیت وجود نداشت.

اصل پولیانا بیان می کند که در حالی که ما از حقایق و رویدادهای منفی در زندگی آگاه هستیم، باید فقط روی موارد مثبت تمرکز کنیم. هنگامی که درگیر یک رویداد منفی هستیم، سعی می کنیم وضعیت را به خوش بینانه ترین راه تغییر جهت دهیم.

یک حافظه جانبدارانه متمرکز بر چیزهای مثبت

یک عامل کنجکاوی در مورد اصل پولیانا این است که افراد خوش بین معمولاً رویدادهای منفی زندگی خود را به خوبی به خاطر نمی آورند.کیفیت حافظه آنها بهینه و مناسب برای رویدادهای مثبت است. با این حال، آنها رویدادهای دردناک را در زندگی خود مهم نمی دانند.

تمایز مهم بین پولیانیسم و ​​سندرم پولیانا

در نهایت، اینکه چه نام هایی به آنها اختصاص می دهیم به اندازه کاری که هر روز انجام می دهیم مهم نیست. برای اطمینان از اینکه به روشی عمل می کنیم که به احتمال زیاد منجر به شادی و بهره وری می شود، باید بین این دو نام تفاوت قائل شویم. مهمتر از آن، ما باید تمایز بین این دو طرز فکر را درک کنیم.

ما پولیانیسم را به عنوان استعداد خود نسبت به امر مثبت رها خواهیم کرد. همه چیزهای منفی را نادیده نمی گیرد. در عوض، پولیاناییسم امر منفی را تصدیق می کند و به دنبال موارد مثبت در آن می گردد.

افراد مبتلا به سندرم پولیانا بر روی چیزهای مثبت تمرکز می کنند در حالی که نکات منفی را نادیده می گیرند. بیش از یک سوگیری نسبت به مثبت بودن و به دور از منفی، سندرم پولیانا به طور کامل هرگونه امر منفی به صورت بالقوه را نادیده می گیرد. من حتی عبارت “کوکورانه خوش بین” را دیده ام.

۳ دلیل برای ناسالم بودن سندرم پولیانا

در حالی که من بر اهمیت خوش بینی و مثبت اندیشی تاکید می کنم، معتقد نیستم که ما از نادیده گرفتن چیزهای منفی سود می بریم. انسان‌ها با تمرین کلی مثبت‌اندیشی بیشتر از منفی‌گرایی سود می‌برند، اما نادیده گرفتن کامل جنبه‌های منفی زندگی شما را شاد، سالم یا ثروتمند نمی‌کند.

ما خطرات منفی خود را نادیده می گیریم.

  1. قبل از اینکه بتوانیم مشکل را حل کنیم، باید آن را درک کنیم.
  2. اگر مشکل را نادیده بگیریم، فقط بدتر می شود.
  3. ما فقط با غلبه بر ناملایمات رشد می کنیم، نه از رفاه.

قبل از اینکه بتوانیم آن را برطرف کنیم باید مشکل را درک کنیم

اعتراف به موارد منفی حیاتی است. منفی گرایی بخشی جدایی ناپذیر از زندگی است. ما باید از مسائل منفی، چالش ها، خطرات و بی عدالتی های زندگی آگاه باشیم. در این صورت هنگام رویارویی با آنها شانس بیشتری خواهیم داشت.

  • در اینجا یک تمایز مهم وجود دارد.

با سندرم پولیانا، استرس را نادیده می‌گیرید یا محیطی بدون استرس را آرزو می‌کنید. به عنوان یک پولیانای خوب، متوجه می شوید که واکنش شما به فشار مضر است، چیزی برای خوشحالی در موقعیت پیدا می کنید (قدردانی راهی عالی برای مدیریت استرس است)، و برای مدیریت استرس خود اقدام می کنید. شما می توانید اعمال خود را کنترل کنید اما نه شرایط را.

اگر مشکل را نادیده بگیریم، بدتر خواهد شد

من افرادی را در روابط سمی می شناسم. آنها رفتار ناسالم خود را نادیده گرفتند. از آنجایی که آنها هرگز موضوع را نپذیرفتند و با آن مقابله نکردند، درمان فقط بدتر شد. آنها بیش از زمان مورد نیاز خود را در یک موقعیت بد و ناخوشایند تلف کردند.

ما از غلبه بر ناملایمات رشد می کنیم، نه از رفاه

ما باید امور منفی را بپذیریم. وقتی زندگی به آرامی پیش می‌رود، انسان‌ها قدرت یا انعطاف‌پذیری پیدا نمی‌کنند. برعکس، ما به مشکلات زندگی نیاز داریم. ما نیاز به آگاهی از آنها و اقدام برای آماده سازی و حذف آنچه در توان داریم,داریم.

اینجاست که ما قدرت، خرد و انعطاف می‌سازیم. به این ترتیب است که ما اعتماد به نفس برای عمل کردن و این ایمان را ایجاد می کنیم که چه در هر کار کوچکی موفق شویم یا نه، اکثر چیزها درست خواهند بود.

با تمرین ذهن آگاهی، سندرم پولیانا را شکست دهید

 اصل پولیانا چیست

ذهن آگاهی یک دفاع عالی در برابر غرق شدن در منفی گرایی است. تمرین آگاهی از افکارتان به شما کمک می‌کند بفهمید که چه زمانی افکارتان به سمت منفی‌گرایی می‌روند.

به همین ترتیب، تمرکز حواس به شما کمک می کند تا از اینکه افکارتان بیش از حد مثبت هستند آگاه باشید. ذهن آگاهی شما را در تمرین آگاهی از موقعیت و پاسخ شما به آن نگه می دارد.

انتقاد از اصل پولیانا

برخی از روانشناسان به جای اصل پولیانا، آن را سندرم پولیانا می نامند. این تغییر اصطلاح به دنبال افزایش آگاهی از محدودیت‌ها و جنبه‌های دردسرساز است که در حد افراطی اتخاذ شود.

به عنوان مثال، اگر تصمیم بگیریم فقط به جنبه مثبت زندگی توجه کنیم، ممکن است در مدیریت سختی ها با مشکل مواجه شویم. اصل پولیانا در برخی شرایط کمک می کند. همیشه داشتن نگرش مثبت و شاد به ما انگیزه می دهد. با این حال، تجربه موقعیت های منفی و درس گرفتن از آنها نیز مهم است. واقعیت ما به طور یکسان شامل نورها و سایه ها می شود. ما همیشه نمی توانیم سمت روشن را انتخاب کنیم.

اونوقت باید چیکار کنیم؟ آیا پیروی از اصل پولیانا مناسب است؟ کلید این پاسخ، مانند بسیاری از چیزهای زندگی، تعادل است. ایده آل است که دیدگاهی معطوف به جنبه روشن تر داشته باشید که از مشکلات دوری نکند. روانشناسی مثبت همیشه الهام بخش است، اما گاهی اوقات ما نمی توانیم چیزهایی را که برایمان اتفاق می افتد کنترل کنیم ولازم هست با یک مشاور yariway.com جلسه روانشناسی داشته باشیم.

زمانی که واقعیت فرا می رسد

تظاهر به اینکه زندگی به آسانی پیاده روی در پارک است و با کمک تفکر مثبت و لبخند بر لب می توان بر هر ناملایمات احتمالی غلبه کرد، غیرواقعی است. در واقع می تواند معکوس باشد. واقعیت در نهایت به ما خواهد رسید، و زمانی که این اتفاق بیفتد، تضاد بین این واقعیت و تصنعی بودن موقعیت پولیانا حتی دردناک‌تر از آنچه لازم است خواهد بود. حتی خود پولیانا در رمان زمانی که در اثر یک تصادف فلج می شود بسیار غمگین و افسرده می شود. او در نهایت موفق می شود خودش را جمع کند و دوباره مثبت شود، اما دوره سازگاری افسرده بین تصادف او و شروع بهبودی او کاملاً مناسب و طبیعی بود.

 

 

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 322 views بار دسته بندی : ریپورتاژ تاريخ : 29 نوامبر 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.